4

ساخت وبلاگ
امیر ...
نمیدونم درمورد امیر از کجا شروع کنم ...
امیر هیچ وقت بهم خیانت نکرد و همیشه دوسم داشت ...
اما ما درگیر لجبازی های الکی شدیم .
بعد یه مدت کارگاه بودم اونم میومد ... همیشه حواسش به من بود .. یه روز یه فنجون هات شاکلت داد دستم گفت تو چرا این قدر میخندی .
خندیدم :)))
اونم خندید
گفت اجازه هست عاشق شما بشم من ؟؟؟
با اخم نگاه توی چشماش کردم و گفتم خیررررررر .
نیومد دیگه کارگاه

یادم نیست چند روز طول کشید ... نمیومد کارگاه . نمیدونم چرا دلم تنگ شد واسش . یه روز از استاد پرسیدم واسه برادرتون مشکلی پیش امده ؟
خندید گفت مشکل نمیشه گفت اما عاشق شده

+ نوشته شده در  دوشنبه پانزدهم آبان ۱۳۹۶ساعت 9:58&nbsp توسط رها  | 

گذشته...
ما را در سایت گذشته دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : lifeme1 بازدید : 237 تاريخ : جمعه 26 آبان 1396 ساعت: 15:00